هم اندیشی ادبیات فارسی دبیرستان دکتر حسابی( رضا رشیدی)

تبادل نظر در مورد درس ادبیات پارسی دبیرستان

هم اندیشی ادبیات فارسی دبیرستان دکتر حسابی( رضا رشیدی)

تبادل نظر در مورد درس ادبیات پارسی دبیرستان

شرح درس چهارم و پنجم - ادبیات فارسی ۳ریاضی و تجربی‏

شرح درس چهارم و پنجم - ادبیات فارسی ریاضی و تجربی

* فصل دوم *

عناصر داستان :        

* مهم ترین عناصر داستان را نام ببرید :
1- شخصیت و قهرمان
  2- راوی داستان یا زاویه ی دید  3- هسته یا طرح داستان  4- درون مایه  5- لحن

 * شخصیت و قهرمان داستان  :
- قهرمانان و شخصیت های داستان کسانی هستند که با رفتارها و گفتارهای خود داستان را به وجود می آورند .
- این شخصیت ها گاهی ثابت و بدون تغییرند مانند قهرمان داستان « کلبه ی عمو تم » به نام « تُم » و گاهی این شخصیت ها بر اثر عوامل گوناگون به تدریج یا ناگهانی فضای داستان را ترک می کنند یا خود تغییر و تحول می یابند ؛ مانند داستان « خسرو » در سال دوم دبیرستان .

 * راوی داستان یا زاویه ی دید:
- معمول ترین شیوه ی روایت داستان استفاده از اول شخص ( من ) و سوم شخص ( او ) است .
- در روایت سوم شخص ، نویسنده بیرون از داستان قرار دارد ؛ به این شیوه ی روایت ، « دانای کل » هم می گویند .
- راوی داستان « کباب غاز » خود نویسنده یعنی اول شخص است
  در حالی که داستان « هدیه ی سال نو » را سوم شخص یا دانای کل روایت می کند .

 * هسته یا طرح داستان :
- پیوستگی منظم اعمال و حوادث داستان که مبتنی بر رابطه ی علّت و معلولی است .
- هسته به سلسله حوادث داستان ، وحدت هنری می بخشد و آن را از آشفتگی می رهاند .
- طرح داستان « گیله مرد » ظلم و ستم بر رعیت و عکس العمل نسبت به این ظلم ستم است .

 * درون مایه :
- فکر اصلی و مسلط بر هر اثر است .
- جهت فکری و ادراکی نویسنده را نشان می دهد .
- درون مایه ی هر اثر را معمولاً از اعمال و گفتار شخصیت های داستان به ویژه قهرمان داستان می توان دریافت .- درون مایه ی داستان « سووشون » ظلم ستیزی است که از لحن شخصیت ها دریافت می شود .

 * لحن :
- ایجاد فضا در کلام است .
           لحن با سبک ارتباطی نزدیک دارد .           شخصیت ها را از طریق لحن آنها می شناسیم .  
- لحن می تواند رسمی . غیر رسمی . صمیمانه . جدّی . طنزواره و ... باشد ؛ مثلاً لحن داستان « کباب غاز» طنزگونه است .

* درس چهارم *

( داستان گاو از غلامحسین ساعدی )

تاریخ ادبیات :

* آثار غلام حسین یوسفی :
چوب به دست های ورزیل . آی با کلاه آی بی کلاه . عزاداران بَیَل

* داستان « گاو » :
- در کتاب عزاداران بیل آمده است که نمونه ای از یک داستان کوتاه است .
- داریوش مهرجویی از فیلم نامه ی داستان گاو ، فیلم ساخته است .
- شخصیت اصلی داستان گاو ، مشدی حسن است که بر اثر حادثه ی مرگ گاوش ، شخصیت او تغییر می کند .
- زاویه ی دید یا راوی داستان ، سوم شخص یا دانای کل است .
- پیام داستان « گاو » از خود بیگانگی ( الیناسیون )و بی هویتی و گریز از واقعیت و فقر فرهنگی و اقتصادی است .
- لحن داستان گزنده و طنزآمیز و به زبان محاوره ای و گفتاری است .

 ***

متن درس :

بهت زده : شگفت زده . متعجب        عملگی : کارگری        

کدخدا : از ترکیب « کد » به معنی خانه + « خدا » به معنی صاحب ساخته شده است .

* خاک بر سر شدن : کنایه از بیچاره و بدبخت شدن         

خیک : مَشک . ظرفی چرمی که در ان آب ، روغن ، شیر و یا ... می ریزند .

بَیَل : نام روستایی است .            * بوشو می شنفم : حس آمیزی        

* مال بند : قطعه چوبی دراز که در جلوی درشکه و ارابه نصب کنند و اسب ها را به دو طرف آن بندند .     

شلنگ : گام بلند              * شلنگ انداختن : با گام های بلند به سرعت حرکت کردن

 ***

بیاموزیم :

* داستان های بلند یا رمان :
در این نوع داستان ، نویسندگان با کمک تخیّل و قدرت هنری و با اطّلاعات عینی و واقعی از شخصیّت ها ، به آفرینش اثری ادبی دست می زنند ؛ مانند داستان سووشون . کلبه ی عمو تُم . بینوایان

* از مشهورترین رمان های جهان :
دون کیشوت اثر سروانتس / جنگ و صلح از لئو تولستوی / برادران کارامازوف از داستایوسکی / دیوید کاپرفیلد از چارلز دیکنز

* از رمان های مشهور فارسی :
کلیدر از محمود دولت آبادی / شوهر آهو خانم از علی محمد افغانی / چشم هایش از بزرگ علوی

 ***

 خودآزمایی :

1- پیام محوری داستان گاو را بیان کنید :
پیام داستان « گاو » از خود بیگانگی ( الیناسیون )و بی هویتی و گریز از واقعیت و فقر فرهنگی و اقتصادی است .

 

 

* درس پنجم *

( گل دسته ها و فلک )

تاریخ ادبیات :
* آثار جلال آل احمد را می توان به چهار دسته ی کلی داستان ها ، سفرنامه ها ، ترجمه ها و مقالات تقسیم بندی کرد .

* داستان های مشهور جلال آل احمد را نام ببرید : مدیر مدرسه . نون و القلم . زن زیادی . پنج داستان

* جلال آل احمد در آثار خود چه چیزی را ترسیم می کند ؟ فضای سیاسی و اجتماعی ایران ، محرومیت ها و محدودیت های اندیشه وران و مسئولیت بزرگ نویسندگان را ترسیم می کند .

* نثر جلال آل احمد چگونه است ؟ صریح ، طنزگونه ، کوتاه ، نزدیک به زبان گفتار و توصیفی است .

* داستان « گل دسته ها و فلک » از کتاب « پنج داستان » برگرفته شده است .

* نمادهای داستان « گل دسته ها و فلک » :
راوی : یعنی جلال نماد روشنفکر ِ باجرأت و اهل عمل و کمال جو
             

اصغر : نماد روشنفکر ِ ترسو و پرمدعا و متکی به دیگران

مدیر مدرسه : نماد حاکمان سیاسی و عاملان نظام ستم شاهی         

فرّاش : نماد افراد وابسته به رژیم شاه و مأموران شکنجه گر شاه

گل دسته : نماد کمال و رهایی

 متن درس :

* فلک : ایهام دارد ( 1- آسمان     2- ابزار تنبیه )            

* گل دسته : ایهام دارد . ( 1- مناره مسجد    2- استعاره از بچه ها )

* مدیر مدام پاپی می شد : مدیر همیشه پی گیر بود و جستجو می کرد .        

* چنگی به دل نمی زد : کنایه از اینکه زیبا و جالب توجه نبود .

* گله بله گله : اینجا و آن جا ، جا به جا          

* نخراشیده و زمخت : درشت و بد منظر و نازیبا ( صفت گنبد )         

* خیلی دل داشت : ( دل مجازاً جرأت )           * از کلّه ات به در کن : ( کلّه مجازاً فکر و اندیشه )          

* تنش لمس شد : تنش بی حس و بی حرکت شد .          * میل : از ابزارهای ورزش باستانی     

* ترکه : شاخه ی باریک و درازی که از درخت می برند و نرم و انعطاف پذیر است .

* کراهت : ناپسندی . ناخوشایندی          * محل نگذاشته بودم : کنایه از اینکه اعتنایی نکرده بودم .      

* عزا گرفتن : کنایه از ناراحت و عصبانی شدن    

* سُقُلمه : ضربه با گوشه ی مشت یا آرنج ( که معمولاً برای هشدار دادن می باشد . )         

* با قفلش کند و کو کردیم : با قفلش ور رفتیم    

* چفت ، پای در بود : گیره ی در ، قسمت پایین در بود .        

* من اصغر را نشاندم ترکم : من اصغر را پشت سر خود سوار کردم .  

* بچه ها سرشان گرم بود : کنایه از اینکه بچه ها مشغول کار خود بودند .          

* هوار : فریاد            * فرّاش : خدمتگزار

* خط و نشان کشیدن کنایه از نقشه کشیدن . تهدید کردن               * ورپریده : نوعی دشنام         

* توئون : تاوان . پرداخت خسارت و زیان            * فلک : ابزار تنبیه      * گیوه : نوعی کفش . چارق       

* به صرافت افتادم : متوجه شدم . اندیشه کردم .            * پاشوره : پاشویه . جای شستن پا 

خود آزمایی :

1- نویسنده چه ایهام لطیفی را در انتخاب عنوان داستان به کار گرفته است ؟ 
در ابتدای درس ذکر شد .

2- آیا داستان « گلدسته ها و فلک » داستانی نمادین است ؟ چرا ؟
بله ، زیرا این داستان به صورتی نمادین میل باطنی انسان برای رسیدن به کمال و دست یافتن به حقیقت را نشان می دهد .

***

 آورده اند که :

ثنا : ستایش       همی رفت : می رفت         سگان را دفع کند : سگها را دور کند .          

یخ گرفته بود : یخ بسته بود .           * حرام زاده مردمان : ترکیب وصفی مقلوب ؛ مردمان حرامزاده      

   اِنعام فرمایی : ببخشی . بدهی ( اِنعام : بخشش . احسان . عطا )

امیدوار بود آدمی به خیر کسان / مرا به خیر تو امید نیست ، شر مرسان : انسان به خوبی کردن هم نوعان خود امیدوار است ولی من به خوبی کردن تو امیدی ندارم ، در حق من بدی نکن .        

* درون مایه ی داستان : نداشتن انتظار بیهوده و توقع احسان و خوبی از ناکسان و انسان های پست .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد