هم اندیشی ادبیات فارسی دبیرستان دکتر حسابی( رضا رشیدی)

تبادل نظر در مورد درس ادبیات پارسی دبیرستان

هم اندیشی ادبیات فارسی دبیرستان دکتر حسابی( رضا رشیدی)

تبادل نظر در مورد درس ادبیات پارسی دبیرستان

شعر از دکتر علی شریعتی

پوپک

پوپکم !پوپک شیرین سخنم !این همه فارغ از این شاخه به آن شاخه مپر،
این همه قصه شوم از کس و ناکس مشنو ،
غافل از دام هوساین همه در بر هر ناکس و هر کس منشین .


پوپکم پوپک شیرین سخنم !تویی آن شبنم لغزنده گلبرگ امید… 

    من از آن دارم بیمکاین لجن زار تو را پوپکم آلوده کند

         اندرین دشت مخوفکه تو آزادی اش ای پوپک من می خوانی
زیر هر بوته ی گللب هر جویه ی آبپشت آن کهنه فسونگر دیوارکه کمین کرده تو را زیر درختان کهنپوپکم! دامی هستگرگ خونخواره ی بدکاره ی بدنامی هست.


سال ها پیش دل من که به عشق ایمان داشتتا که آن نغمه جان بخش تو از دور شنیداندر این مزرع آفت زده شوم حیاتشاخ امیدی کاشت.چشم بر راه تو بودم که تو کی می آیی.بر سر شاخه ی سر سبز امید دل منکه تو کی می خوانی.


پوپکم یادت هست ؟
در دل آن شب افسانه ی مهتابیکه بر آن شاخه پریدیلحظه ای چند نشستینغمه ای چند سرودیگفتم این دشت سیه خوابگه غولان استهمه رنگ است و ریاهمه افسون و فریب .


صید هم چون تویی ای پوپک خوش پروازممرغ خوشخوان و خوش آوازمبه خدا آسان است.


این همه برق که روشنگر این صحرا استپرتو مهری نیستنور امیدی نیست


آتشین برق نگاهی ز کمینگاهی هست…!همه گرگ و همه دیودر کمین تو و زیبایی توپاکی و سادگی و خوبی و رعنایی تو .


مرو ای مرغک زیبا که به هر رهگذریهمه دیو اند کمین کرده نبینند تو رادور از دست وفا ،پنهان از دیده ی عشق
 
نفریب اند تو را

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد