هم اندیشی ادبیات فارسی دبیرستان دکتر حسابی( رضا رشیدی)

تبادل نظر در مورد درس ادبیات پارسی دبیرستان

هم اندیشی ادبیات فارسی دبیرستان دکتر حسابی( رضا رشیدی)

تبادل نظر در مورد درس ادبیات پارسی دبیرستان

نماد فر و هر

نَماد فِرَوَهَر


همانگونه که هر کشوری  پرچمی دارد و یا هر شرکت، سازمان یا گروه برای شناسایی و همبستگی بهتر افرادش و بر اساس  کارشان نماد یا علامتی را برمی‌گزینند، دین‌ها و مذاهب نیز بنا براقتضای مکانی و زمانی و برای همبستگی  و شناخته  شدنشان، از سمبل یا نمادی  بهره می گیرند و این نماد و سمبل علاوه بر این که سبب همبستگی  افراد آن گروه است، مورد احترام ایشان نیز هست. برای نمونه پیروانِ دینِ مسیحیت از نماد یا نشانِ صلیب بهره می‌گیرند، با دانایی از این که صلیب  برگرفته از علامتِ  خورشید در دورۀمیتراییسم است.  پیروان  یهود، ستارۀ شش پر یهودا را  که برگرفته از پرتوِ خورشید می باشد، به‌عنوانِ سَمبُلِ دینیِ خود برگزیده‌اند.زَرتُشتیان نیز از  نَماد  فِرَوَهَر بهره می گیرند و با اندیشۀ  نیک می‌دانند که در این نماد،  بسیاری از  اندیشه‌ها و گفته های نیک اشوزَرتُشتنهفته است؛ همبستگی، برابری زن  و مرد، احترام به مقامِ بشریت، دادگری،  آبادانی، پاکیزه نگهداشتنِ  زمین، محیط  زیست و دیگر نیکویی ها، پاک نگهداشتنِ جسم و روان و دوری  گزیدن از کژی‌ها نمونه‌هایی از این اندیشۀ والا و ارزشمند است. این نقش در همۀ مکان‌های سپندینه، رسانه های گروهی زرتشتیان و یا با هر فرد نیک نهاد دیده می شود.

بیانِ نِگاره (نقش)  فِرَوَهَر

روشن تر و نیک تر بدانیم سَمبُل و نَماد  فِرَوَهَر شامل سه پَند نیک: اندیشۀ نیک، گفتار نیک و کِردار نیک برای پیروانِ کیش اَشو زَرتُشت است.

) نِگاره فِرَوَهَر از سر تا سینه،نقش پیرمردیست  که  تجربه، جهاندیدگی  و داناییِ  پیرانِ دانا و باخِرَد را می نمایاند.

۲) دستِ اَفراشته به سمت بالا، نشانۀ ستایش به درگاهِ آفریدگار و والامَنشی و بالا اندیشی است.

۳) حلقۀ دایره ای که در دستِ  پیر مرد قرار دارد، نشانۀ پیمان با  پروردگار و همبستگی هاست.

۴) بال های گشوده، نشانۀ اَندیشه، گفتار و کِردارِ نیک است که  با پیروی از آن، بشر به  کمال می رسد و  نیز نشانۀ برابری هاست. خط های روی بالِ فِرَوَهَرهم نشانۀ از سی و سه اَمشاسپندان (نام فرشتگان) می باشد.

۵) حلقۀ میانِ نگاره، نشانۀ بی پایانی روزگار، و برگشتِ رفتار و کردار آدمی به خود اوست.

۶) دو رشتۀ آویز، یکی در سمتِ راست، نماد سِپَنتا مِینوبه چَم (به معنا)، مقدس، راهنمایی  به نیکویی ها، اندیشۀ نیک  و سازندگی است و دیگری درسمتِ چپ نماد اَنگِرَه مِینو به چَم (به معنا)، اهریمن، راهنمای بدی و مظهرِ شَرّ و فساد و پَلیدیست. این دو رشتۀ  آویز به چم (به معنی) دو نیروی متضاد نیکی و بدیست، که  در نهادِ آدمی وجود دارند و نشانه‌ای برای مبارزۀ  همیشگی  و درونی  برای سازندگی‌هاست.

۷) دامندر سه ردیف در پایینِ نگاره، نشانۀ بداندیشی،  بد گفتاری و بد کرداری است  که در پایین قرار دارند، به‌این چم (معنی)، که بدی ها باید به زیرِ پا افکنده شوند.

۸) فَرتورِ(عکس) فِرَوَهَر،رویش به سمت راست (نه چپ) است که سوی راست همان سوی خاور (شرق) است که به چمِ (به معنا) روشنایی، راستی، پاکی و شادی است.

واژۀ فِرَوَهَر از دو واژه فِرَه به چمِ «پیش رو»، ووَهَر به چمِ  «بَرَنده و کِشَنده»تشکیل شده است و  به چمِ (به معنایِ) «پیش بَرندۀ جوهَرِ تن و روان» است که بشر را بسوی پیشرفت  و رسایی و جاودانی  رهبری می کند.

فِرَوَهَر یکی از بخش‌های  پنج گانه وجودِ بشر (تن و روان، جان، وجدان  و فروهر) است و فِرَوَهَر در حقیقت ذرّه‌ای از پرتوِ اَهورایی (یزدان) است که در وجودِ بشر نهاده شده است.

این اثر از دوره هخامنشیان باقی مانده است  و بَر سَردرِ بنایِ تاریخیِ کهَن تخت جمشید به نام کاخِ  سه دروازه نقش بسته است. این نگاره را که در پاسارگاد و نقش رستم نیز حَکّ شده است،برخی به اشتباه اَهورامَزدا  می نامند.

زرتشتیان نیک اندیش و باورمند به گفته‌های  خردمندانۀ  اَشو زَرتُشت (زرتشت پاک)، نَقش فِرَوَهَر را که قدمتی بس طولانی دارد، سالهای سال است که به عنوانِ نماد یا نشان برای خود برگزیده اندبرخی از خوش باوران و نیک نهادان، نیز که آشنا به  کار بُرد نمادِها و یا نمادِ  فِرَوَهَر نیستند و آن را فقط  زیبا  و دلنشین می پندارند، با این تصورکه از نژادِ آریایی هستند،از آن استفاده می کنند. بدون توجه به این که در سرزمینِ باستانیِ ایرانِ آریایی نژاد، نژادهای گوناگونی چون آشوری ها، کلدانی ها  و مادها  و دیگر نژادها  زندگی می کردند که پس از گذشت  زمان، هنگامی که آنان نیز به  دین یا مذهبی پایبند شدند، نمادِ آن دین ها را برگزیدند.

در طی دوره‌های طولانی در تاریخ این سرزمین،  گهگاهی خراشی  بر کشور اَهورایی وارد شده، ولی برای همیشه نقشِ فِرَوَهَر پاک  در فرهنگ این سرزمین، درخشان و ابدی باقی خواهد ماند. با توجه به اصل این نماد یا آرم، بهتر است با رعایتِ به‌جا و احترام به  قوانین و نمادهایدین زرتشتی و دین های دیگر، دین و فرهنگ خود را بهتر بشناسیم و آن را پاس بداریم.

با اندیشۀ نیک ، گفتار نیک  و  کردار نیک

نظرات 1 + ارسال نظر
مرادخانی یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:12

به نام اهورامزدا
درودبر آقای رشیدی.
اگر میشود اطلاعاتی درباره نبردایران و یونان در دوره خشایارشابزرگ در تنگه ترموپیل ونبرد دریایی سالامیس و تعداد سپاهیان ایران و یونان ارائه دهید.
سپاس گزاریم.

‏ نبرد ترموپیلیا (‏Thermopylae‏)‏
‏ نبرد بزرگ ترموپیل و تصرف آتن‏
نبرد ترموپیل یکی از نبردهای ایران و یونان است که در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در تنگهٔ ترموپیل ، بین سپاهیان لئونیداس ، ‏پادشاه اسپارت و سپاهیان خشایارشا هخامنشی در گرفت. مدارک این جنگ متأسفانه یکطرفه‌است زیرا هر چه ما در بارهٔ ‏این جنگ می‌دانیم مطالبی است که هرودوت تاریخ‌نویس یونانی ذکر کرده‌است و در مدارک شرقی کلمه‌ای وجود ندارد و از ‏ارقام و نوشته‌های هرودوت نیز برمی‌آید که او مطالب خود را از یونانیهای دیگر گرفته است و تعصب نیز در آن دخالت داشته ‏است .‏
به عقیدهٔ تمامی مورخان این جنگ نمایشی بود از عظیم‌ترین جنگی که در دوران باستان، بین دو ابر قدرت آن زمان یعنی ‏هخامنشیان ایران و یونانیان رخ داد که طبعات این جنگ به قدری وسیع و همه گیر بود که اثرات آن تا به امروز در فرهنگ و ‏زندگی هر دو کشور نمایان شده‌است.‏
توضیحاتی مختصر در مورد خشایارشا ‏
خَشایارشا از پادشاهان هخامنشی است . پدرش داریوش بزرگ و مادرش آتوسا دختر کوروش بزرگ بود . داریوش پسران ‏بسیاری داشت که بزرگترین آنها آرتابرزن بود که از دختر گئوبروو، همسر نخست داریوش بود، ولی خشایارشا را که ‏بزرگترین فرزند آتوسا دختر کورش بود به جانشینی برگزید نام خشایارشا از دو جزء خشای (شاه) و آرشا (مرد) تشکیل شده ‏و به معنی «شاه مردان» است. خشایارشا در سن سی و شش سالگی به سلطنت رسید و در آغاز سلطنت شورشی را که در ‏مصر برپا شده بود فرونشاند و بعد به بابل رفت و شورشهای آنجا را نیز سرکوب کرد. در این جنگ قسمت اعظم بابل ویران ‏گشت. خشایارشا در صدد استفاده از اختلافات داخلی یونانیان نبود و نمی‌خواست به این کشور حمله کند. اما اطرافیان وی از ‏جمله مردونیه داماد داریوش شکست ماراتن را مایه سرشکستگی ایران می‌دانست و خشایارشا را به انتقام فرامیخواند. ‏یونانیان مقیم دربار ایران نیز که از حکومت این کشور ناراضی بودند از خشایارشا درخواست می‌کردند که به یونان یورش برد. ‏در آنزمان در یونان حکومت‌های مستقلی با عنوان دولت شهر بر هریک از سرزمین‌های این کشور حکمرانی می‌کرد.‏
تصمیم حمله به یونان
سرانجام خشایارشا به قصد حمله به یونان به کاپادوکیه واقع در آسیای صغیر رفت و این شهر را مرکز ستاد فرماندهی خود ‏قرار داد. وی سه سال تمام به تجهیز سپاه مشغول شد و در نهایت سپاه بزرگی که بنا به گفته هرودوت در آن، ۴۶ نژاد و قوم ‏مختلف حضور داشتند بسیج کرد و در بهار ۴۸۰ قبل از میلاد به سوی یونان حرکت کرد. عربها، هندی‌ها، پارسها، مادها، ‏سکاها، فنیقیها، مصری‌ها و حتی ساکنان جزایر خلیج پارس نیز در این لشکرکشی حضور داشتند. البته لازم بذکر است که ‏مورخان یونانی در مورد تعداد افراد قشون ایران در این لشکرکشی راه مبالغه نموده‌اند و گاه تا 5 همه آنها سرباز نبوده و ‏بسیاری آشپز و ملوان و … در این ارتش خدمت مینمودند.‏

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد