هم اندیشی ادبیات فارسی دبیرستان دکتر حسابی( رضا رشیدی)

تبادل نظر در مورد درس ادبیات پارسی دبیرستان

هم اندیشی ادبیات فارسی دبیرستان دکتر حسابی( رضا رشیدی)

تبادل نظر در مورد درس ادبیات پارسی دبیرستان

درس هفدهم ادبیات 2


داروَگ

نوع ادبی: غنایی

سبک: معاصر

قالب: نیمایی

محتوا: انتقاد سیاسی- اجتماعی

شاعر: نیمایوشیج

 

درآمد


داروَگ

نوع ادبی: غنایی

سبک: معاصر

قالب: نیمایی

محتوا: انتقاد سیاسی- اجتماعی

شاعر: نیمایوشیج

 

درآمد

داروگ قورباغه درختی است که خبر از بارش می دهد. نیما از داروگ از زمان بارش می پرسد. از او می خواهد بشارت بهار و باران را بدهد. نیما در این شعر جامعه ی عصر خود را مخاطب قرار می دهد تا اوضاع نامساعد را به آنان یادآور شود. نیما کشت خود را در جوار کشت همسایه خشک می داند. این شعر نمادین از جمله اشعار پخته و استوار نیما است. در این شعر با نیما به عنوان آغازگر شعر نو و مضامین جاری در آن آشنا می شویم. نیما یوشیج پدر شعر نو در سال 1274 در یوش مازندران متولد شد و با انتشار افسانه خود را در عرصه ی شعر جدید مطرح ساخت.

 

شرح مفاهیم درس

خشک آمد کشتگاه من

در جوار کشت همسایه

گرچه می گویند: می گریند روی ساحل نزدیک

سوگواران در میان سوگواران

قاصد روزان ابری، داروگ، کی می رسد باران؟

ایران، استبداد زده، فقیر و محروم مثل کشتگاه خشکی است در همسایگی روسیه ی آباد و پیشرفته، گرچه می گویند در همان روسیه (ساحل نزدیک) انبوه سوگوارانی که کسان خود را در کشتارهای انقلاب کمونیستی  و تصفیه های گسترده ی استالینی از دست داده اند، می گریند. با این همه پی آمدهای منفی، نفسِ حرکت و انقلاب و دگرگونی، از این سستی و رخوتی که بر جامعه ی ایران حاکم است، بهتر است. کاش باران انقلاب در این سرزمین نیز ببارد و سیاهی اش را بشوید و زندگی و سرسبزی و شکوفایی را به همراه آورد.

کشتگاه من: ایران، استعاره

کشت همسایه: اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی(روسیه ی امروزی)

ساحل نزدیک: روسیه  

داروگ:]دار+وگ[ قورباغه ی درختی، پیام آور باران

باران: حرکت، انقلاب. فعل «می گویند» بیان کننده ی شک و تردید است در مورد عبارت بعد.

بر بساطی که بساطی نیست ... قاصد روزان ابری، داروگ، کی می رسد باران؟

بخش دوم شعر توصیفی کوتاه است از زندگی محقّر و خالی از شور و نشاط شاعر در میان کومه ای دلتنگ، و اسباب و سامانی محقّر که نمی توان از نا چیزی آن را اسباب  و سامان تلقی کرد و دلی اندوه زده از هجران باران که حال دهقانی را می رساند که کشتگاهش خشک مانده است.

تشبیه جدار دنده های نی دیوار کومه ی محقر شاعر که از شدّت خشکی در حال ترکیدن است به دل یارانی که در هجران یاران از اندوه در حال ترکیدن است، تشبیه بسیار موثر و مناسبی است در زمینه ی معنایی شعر، که خشکسالی بیرون را به درون منتقل می کند و تصور بسیار جانداری از حال و هوای روحی شاعر، یعنی انتظار تحمل سوز او برای تغییر اوضاع و احوال بیرون و اندوه دوری یارانی که به سبب تغییر اوضاع سیاسی کشور در سال های گذشته مجبور به ترک وطن شدند و یا در وطن کشته شدند و یا خود درگذشتند، به دست می دهد.

بساطی که بساطی نیست: اوضاعی نامساعد

اسباب و سامانی محقّر که نمی توان از ناچیزی آن را اسباب و سامان تلقی کرد،

آرایه ی متناقض نمایی دارد.

کومه: کلبه

آلونک: نماد جامعه ی غم زده غم زده و بی نشاط ایران است.

 

ویژگی های شعر نو چیست؟

1. کوتاه و بلند کردن مصراع ها بنا بر نیاز و مقتضیات زبانی.

2. استفاده از قافیه به ضرورت و بسته به نیاز محتوا.

3. گریز از سنت های شعری و مضامین تکراری.

4. بهره گیری از مفاهیم سیاسی، اجتماعی.

5. نگاه تازه به جهان و انسان.

6. بازتاب محیط جغرافیایی در شعر.

 

باغ من

نوع ادبی: غنایی

سبک: معاصر

قالب: نیمایی

محتوا: توصیف فضای اجتماعی ایران در قالب توصیف پاییز

شاعر: مهدی اخوان ثالث

 

درآمد

شعر باغ من نمونه ای از اشعار اجتماعی و سیاسی دهه ی سی است. شاعر باغ پاییزی را توصیف می کند. او باغ بی برگی را نماد جامعه ی ایرانی گرفته، و سالهای 1335 و اختناق رژیم شاه را نشان می دهد. اخوان با توصیفات زیبا و طبیعی خود پیوندی میان مسائل عصر و طبیعت زده و این دو را در هم می آمیزد. باغ من نمونه ای از ادب معاصر است که ما را با اخوان و مضامین شعری او اشنا می کند. اخوان در سال 1307 در مشهد متولد شد. در سال 1326 اولین مجموعه ی شعریش را با نام «ارغنون» منتشر کرد. از این اوستا، در حیاط کوچک پاییز در زندان و زمستان از اشعار اوست.

 

شرح مفاهیم درس

آسمانش را گرفته ... با سکوت پاک غمناکش

آسمان سرزمین ابری است، هوایش گرفته از اختناق و استبداد است. مردم فقیر و محروم سرزمین من ناامید و تنها و غمگین، معصومانه سکوت کرده اند.

 شعر در سال 1335، عصر اختناق پهلوی سروده شده است. در این شعر توصیف طبیعی را با وضع جامعه ی سیاسی عصر خو در هم آمیخته است.

«ش» در آسمانش، ضمیر متصل، مرجع آن«باغ من».

آرایه ها: تشخیص، تشبیه، متناقض نما، مراعات نظیر(آسمان، ابر، نمناک)، ایهام (بی برگی:1- خزان، 2- فقر و محرومیت. برگ یعنی توشه، زاد، معاش)

باغ من: همان خانه ی من است، ایران                ابر: همان حاکمیت استبداد است

پوستین سرد: تصویری متناقض نما است، چرا که همه از پوستین انتظار گرما دارند. این تصویر بیانگر حاکمیتی است که به جای آن تکیه گاه و پشتیبان مردم باشد و به منافع ملی بیندیشد، سرمایه های ملتش را چپاول می کند و بر او می تازد.

ساز او باران، ... زرتار، پودش باد

ساز این باغ خزان زده (ایران) باران است و سرود شادی اش هوی هوی باد، عریانی (محرومیت و فقر) لباس این باغ است و پوشش دیگرش بافته ای است که تار آن از شعله های طلایی آفتاب است و پود آن باد مثل همان شولای عریانی.

«باد و باران می خوانند و خزان پوشش باغ است، آفتاب هم بر این پیکره ی عریان هنوز می تابد، غمناکی، تصویر نهانی این باغ عظیم انسانی است».

شولا: خرقه، لباس                     شولای عریانی: لباس برهنگی، متناقض نما

آرایه ها: تشبیه (باران به ساز، باد به سرود، باد به پود)، شعاع آفتاب ( شعله ی زر) به تار.

مراعات نظیر: (باد و بارانف تار و پود) متناقض نما، استعاره (شعله ی زر: استعاره از تابش آفتاب)

گو بروید یا نروید، ... چشم در راه بهاری نیست

در این باغ خواه چیزی بروید یا نروید هیچ تفاوتی ندارد، باغی که باغبان ندارد کسی از آن گذر نمی کند.

باغی از آنِ مردمی ناامید، چنین باغی نمی تواند بهار باشد.

شاعر تصویری سیاه و غمگین از سرخوردگی تاریخی مردم ایران در دهه های سی و چهل راهنرمندانه بیان کرده است.

گو: خواه ...، چه ...، «گو» در این معنی حرف ربط است.

گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد ... خفته در تابوت پست خاک می گوید

اما نه، باغ خزان زده نیز زیباست، چه غم اگر گلی و برگی و صفایی ندارد. باغ پاییزی از میوه هایی حکایت دارد که روزی سر بر اوج اسمان داشته و امروز در دل خاک خفته اند. ایران را باید دوست داشت برای گذشته ی پر افتخارش و بزرگانش.

برگ لبخند: تشبیه

باغ بی برگی ... پادشاه فصل ها، پاییز.

شادی مردم این سرزمین حسرت آلود است و خنده اش آمیخته است با اشکی خونین. فصل خزان است. پادشاه فصل ها سوار بر باد در باغ طبیعت جولان می دهد. همچون خزانی که بر جامعه ی ما حاکم است.

 بی برگی: بی نوایی، حسرت، محرومیت

باغ بی برگی: انبوه انسان های محروم و ناامید

ارایه ها: متناقض نما ( خنده ی خونین و اشک آلود)، استعاره (اسب یال افشان زرد استعاره از باد پاییزی)، تشخیص، تشبیه، تضاد.

 

چند ویژگی شعر اخوان

1. برخورداری از صلابت و سنگینی سبک خراسانی

2. به کار گرفتن لحن حماسی و روایی در شعر

3. توجه به اساطیر فرهنگ ایران پیش از اسلام

4. به کار گیری عناصر صرفی و نحوی ( باستان گرایی)

5. به کار گیری ترکیب های نو و تازه

6. استفاده از روایت گری در بیان شعر

7. قدرت بالای توصیف و تصویر گری

8. بهره  گیری از مفاهیم سیاسی و اجتماعی

 

 

انتظار

نوع ادبی: غنایی

سبک: شعر معاصر

قالب: شعر سپید

محتوا: انتظار مهدی موعود (عج)

شاعر: طاهره صفّارزاده

 

درآمد

شعر طاهره صفّارزاده عمدتاً دینی است. او یکی از مفاهیم شعر مذهبی معاصر یعنی «انتظار» را در این شعر آورده است. شاعر انتظار را سکون نمی داند بلکه انتظار را یک حرکت می داند؛ مقابله با ظلم و ستم شاعر وجود حضرت مهدی را چون خورشید، همیشگی و هستی بخش می داند. در این شعر با نمونه ای دیگر از شعر نو در قالب سپید آشنا می شویم.

 

شرح مفاهیم درس

همیشه منتظرت هستم/ بی آنکه در رکود نشستن باشم

منتظر ظهور تو هستم بدون آنکه دست از تلاش بردارم.

شعر تعریضی دارد به اندیشه ی کسانی که مفهوم انتظار را بی عملی و رکود می دانند.

همیشه منتظرت هستم ... همیشه در مقابله

به حرکت و تلاش و مبارزه ادامه می دهم و پیوسته منتظر تو هستم. من انتظار را جدای از مبارزه و تلاش نمی دانم.

مقابله: مبارزه                چونان که: همان طور که

آفتاب پنهان: استعاره از امام زمان (به درآمد نگاه کنید)

تو مثل ماه ... و می رسی از کعبه

من به وجود تو ایمان دارم. به روشنی ماه و ستاره و خورشید ایمان دارم که همیشه بوده و هستی و همچون ماه کامل می درخشی از سرزمین بدر و ظهور خواهی کرد از کعبه.

آرایه ها: تشبیه، مراعات نظیر، تلمیح

ایهام: بدر: 1- ماه کامل، 2- سرزمین بدر در آن واقع شد. یاران امام زمان به تعداد اصحاب پیامبر 313 نفر است و فرماندهان هر دو جنگ «محمد» نام داشتند.

و کوفه همان تهران است ... و ظلم را می بندی

کوفه ای که گفته اند، همین تهران است. ابتدا در اینجا شمشیر جدیت علی را بر می کشی و همچون او ظلم را نابود می کنی و عدالت را می شگسترانی.

اشاره دارد به اینکه امام زمان پس از آن از مکه ظهور کرد و همه جا را فتح نمود، کوفه را مرکز حکومت قرار می دهد. شاعر با توجه به انقلاب اسلامی ایران، تهران را کوفه ای می داند که در روایات آمده و آرزو می کند که امام مهدی (عج) حکومت خود را در تهران بنا نهد.

همیشه منتظرت هستم / ای دل وعده داده شده

تلمیح به حدیث نبوی: «یملا الله به الارض عدلاً و قسطاً کما ملئت جوراً و ظلما: خداند به وسیله ی او زمین را پر از عدل و داد می کند همچنان  که پر از ظلم و جور شده بود».

این کوچه ... ظهور کن که منتظرت هستیم.

همه ی مردم در همه ی تاریخ منتظر ظهور تو بوده و هستند و تو خود همه ی این ها را می بینی و می دانی، پس ظهور کن که منتظرت هستیم.

کوچه و خیابان بیانی دیگر از تاریخ است، همان دوره های تاریخی است.

 

 

 

 

بیاموزیم

آرایه های متناقض نما یا پارادوکس (Paradox)

متناقض نمایی همان آشنایی زدایی و خلاف عادت است. بیانی است که در ظاهر غیر منطقی به نظر آید، نظیر آوردن دو معنای متناقض در کنار هم یا نسبت دادن دو امر متضاد به یک کس یا یک چیز» فریادِ بی صدا.

زیبایی پارادوکس در این است که تناقض منطقی آن از قدرت استدلال و اقناع ذهنی مخاطب نمی کاهد و غیر منطقی بودن ان در نگاه اول به نظر نمی آید.

از خلاف آمد عادت بطلب کام که من             کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

(حافظ)

جمعیّت: آسودگی، آرامش؛ کسب آرامش از زلفی که خود پریشان و بی قرار است امری است غیر عادی و بر خلاف عادت معمول و مفهومی است متناقض نما و پارادوکسیکال. 

خودآزمایی درس هفدهم

1.      خشک سالی و بی بارانی

2.      ترک خوردن نی های کومه ی شاعر به دل یاران که در هجران یاران گرفتار شده است ، تشبیه شده است.

3.      ابر با آن لباس سرد و خیس خود سراسر باغ پاییزی را به تنگی در بر گرفته است.

4.      باغ ( همان جامعه ی ایران)

5.      به این که از میوه هایی سخن می گوید که اکنون در زیر خاک هستند و روزی سر از خاک به در آورده و تا آسمان قد خواهند کشید.

6.      در هر دو اتفاق پیروزی با مسلمانان خواهد بود.

7.      داروگ و باغ من شعر نیمایی است و انتظار شعر سپید می باشد

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد