واخد های زبان ارسال شده توسط همکار مخترم آقای عبدل میر زازاده
واحدهای زبان »
واج :کوچک ترین واحد صوتی زبان است که معنایی ندارد امّا تفاوت معنایی ایجاد می کند . پس هر چیزی که تلفّظ می شود یک واج است.
واج بر دو نوع است : صامت و مصوّت مصوّت دو نوع است . الف ) کوتاه -َ -ِ -ُ ب ) بلند : ا ، ی ، و
نکته های کلیدی واج : - اوّلین واج در هر هجا « صامت» است
- دوّمین واج در هرهجا «مصوّت» است - هیچ یک از هجاهای فارسی با دو صامت آغاز نمی شوند .
- « ا » ، « و » ، « ی » اگر دومین واج هجا باشند ، مصوّت هستند در غیر این صورت صامت اند .
-
در هر هجا فقط یک مصوّت است . بنابراین در هر کلمه به تعداد
مصوّت ، « هجا » خواهیم داشت . مثل : اِس ، تِ ، قا ، مَت
-
در کلمات فارسی هیچ گاه دو مصوّت در کنار یک دیگر قرار نمی گیرند
بلکه در میان آن ها یک صامت یا « واج میانجی » می آید . واج های میانجی
عبارتند از :
ی = خدای من ، گوینده ، آشنایان
همزه(ا) = خانه ای
ج = سبزیجات
ک = نیاکان ، پلّکان
گ = ستارگان ، تشنگی
و = آهوان ، بانوان
تذکّر : گاه واج میانجی « ی » در نوشتار ظاهر نمی شود بلکه در گفتار آشکار می شود . مانند : سپاهی + ی + ان ( سپاهیان )
- در هجاهای فارسی پس از مصوّت بیش از دو صامت در کنار هم نمی آیند .
- حروف مشدّد ، دو واج به حساب می آیند .
- حروفی که در نوشتار ظاهر می گردند امّا خوانده نمی شوند ، واج به شمار نمی آیند مثل :
« و » = «خواب» ، « خوشحال »
« ه » غیر ملفوظ = خانه ، ستاره
- « آ » از صامت و مصوّت تشکیل شده پس« دو » واج است .
-
هنگامی که همزه بر روی کرسی های « ا » ، « و » و «د » قرار می
گیرد ، فقط همزه را واج به شمار می آوریم . چراکه که این کرسی ها هیچ صدایی
ندارند . مثل :
مسئله : م / -َ / س / ء / -َ / ل / -ِ
سؤال : س / -ُ / ء / ا / ل
ملجأ : م / -َ / ل / ج / -َ / ء
تکواژ :
واحد معنی داری است که به واحد های معنی دار کوچک تر بخش پذیر نباشد . و به دو نوع « آزاد » و « وابسته » تقسیم می شوند .
تکواژ آزاد : خود به دو نوع تقسیم تقسیم می شود :
الف
) قاموسی یا واژگانی : این نوع تکواژها خود یک واژه ی مستقل و معنی دار
هستند. مانند : اسم ها ، صفت ها ، بن مضارع افعال ، بن ماضی افعال بی قاعده
ب ) دستوری : تکواژی که کارکرد دستوری دارد مثل :
- نقش نمای اضافه ( کسره ): کتابِ من
- نقش نمای متممی ( حرف اضافه )
- نقش نمای مفعولی ( را )
- نقش نمای منادا : ( ای ، یا ، ایا ، الف )
- پیوندهای وابسته ساز ( حرف ربط وابستگی ) : که تا ، چون ، زیرا ، اگر و ...
- نقش نمای هم پایه ساز ( حرف ربط هم پایه ساز ) : و ، اما ، ولی ، یا ، هم
تکواژ وابسته ( وند )
تکواژهایی
که به تنهایی به کار نمی روند و همیشه در ترکیب یا تکواژهای آزاد ظاهر می
شوند . این تکواژ به دو دسته ی اشتقاقی و تصریفی تقسیم می شود . وند های
اشتقاقی وندهایی هستند که برای ساخت واژه و رفع کمبود های واژگانی به کار
می رود . مثل :
باغبان = باغ + بان
گلستان = گل + ستان
نامعلوم = نا + معلوم
هنرمند = هنر + مند
سرتاسر = سر + تا + سر
با ادب = با + ادب
تکواژهای تصریفی ، واژه ی تازه ای نمی سازند بلکه واژه را برای قرار گرفتن در ساخت جمله آماده می کنند . این تکواژ عبارت است از :
- نشانه های جمع : ان ، ها ، ون ، ین ، ات
- « ی » نکره : که به آخر اسم می اید .
- « تر » و « ترین »
- « ه » صفت مفعولی
تذکّر : اگر «ه» در ساختمان فعل به کار رود ، تکواژ تصریفی است در غیر این صورت تکواژ اشتقاقی است .
- پیشوندهای فعلی « ب ، ن ، می »
- « شناسه های فعل »
- تکواژ گذرا ساز « ان » مثل : پراند
- تکواژ های ماضی ساز :
« اد ، ید ، د ، ت ، ست »
واژه :
یکی
از واحدهای زبان است که از یک یا چند تکواژ ساخته می شود . واژه یا مفهوم
مستقل دارد مثل : کتاب ، جنگل یا مفهوم غیر مستقل دارد مثل حروف اضافه ،
ربط ، نقش نمای مفعولی (را)، نقش نمای اضافه ( کسره )
نکاتی در شمارش تکواژ و واژه:
- تکواژ های آزاد قاموسی و دستوری هم تکواژند هم واژه
- « برایِ ، بهرِ ، ازبهرِ ، ازبرایِ، » یک تکواژ و یک واژه است .
- واج های میانجی ، تکواژ به شمار نمی آیند .
- « ی » اسنادی هم تکواژ و هم واژه است . مثل : تو بزرگی (هستی)
- نکته : علاوه بر « ی » اسنادی ، م ، یم ، ید و ند به تنهایی یک تکواژ و واژه اند .
- ضمایر متّصل مفعولی ، اضافی و متمّمی به تنهایی یک تکواژ و یک واژه اند
-
تکواژهای ماضی ساز هم در شمارش تکواژ افعال ماضی باقاعده و هم در
شمارش تکواژهای اسم و صفت به حساب می آیند . مثلاً خورده باشد :
تکواژ : خور + د + ه + باش + د خوردنی : خور + د + ن + ی خریدار : خر + ید + ار
- شناسه ی محذوف در شمارش ، یک تکواژ به حساب می آید .
- افعالی که دارای شناسه ی هستند عبارتند از :
* فعل های مضارع « است » و « هست » ( است + * )
* سوم شخص مفرد همه ی فعل های ماضی به جز ماضی التزامی
(رفته بود : رفت + ه + بود + * )
* دوم شخص مفرد افعال امر و نهی:
برو : ب + رو + *
نترس : ن + ترس + *
نکته : افعالی که با تکواژ « ان » گذرا می شوند ، اگر به صورت امر یا نهی به کار روند ، دارای چهار تکواژ خواهند بود .
بترسان : ب+ ترس + ان + *
- نقش نمای اضافه (کسره ) یک تکواژ و یک واژه است .
- نشانه های جمع ( ها ، ان ، ون ، ین ، ات ) یک تکواژند
- بن ماضی و مضارع افعال یک تکواژند
- نقش نمای اضافه ( کسره ) یک واژه است . پسرِ خوب ( پسر + ِ + خوب )
- افعال ماضی بعید ، ماضی نقلی ، ماضی التزامی ، ماضی مستمر ، مضارع مستمر ، آینده و مجهول روی هم رفته یک واژه اند .
- حروف ربط و اضافه یک تکواژ و یک واژه اند
- تمام وابسته های پیشین و وابسته های پسین ( غیر از نشانه های جمع و ی ) واژه اند . مثل :
این کتاب ها ( این + کتاب ها )
اجرام آسمانی ( اجرام + ِ + آسمانی )
- فعل های مرکّب یک واژه به شمار می آیند . مثل :
کتاب را در کتاب خانه قرار می دهد
بچّه ها شکمشان را صابون زده اند تا ناهار بخورند .
- علامت های جمع ( ها ، ان ، ات ، ون ،ین ) واژه به شمار نمی آیند بلکه تکواژند.
مثل : این درختان بزرگ :
تکواژ : این + درخت + ان + ِ + بزرگ
واژه : این + درختان + ِ + بزرگ
- کلماتی که پیشوند های غیر کاربرد در امروز دارند ، یک تکواژ و یک واژه اند :
کدخدا ، دیروز ، دبستان ، زمستان ، غنچه ، کلوچه ، گلدان
گروه :
واحدی
از زبان است که از یک یا چند واژه ساخته می شود . هر گروه از یک هسته
تشکیل می شود که می تواند یک یا چند وابسته ی پیشین یا پسین داشته باشد
.وجود هسته ، اجباری و وجود وابسته ، اختیاری است .
نکته : در هر جمله سه گروه می تواند وجود داشته باشد :
1- گروه اسمی
هسته در گروه اسمی ، اسم است .
مثل : آن دو درخت تنومند باغ
نکته : گروه های اسمی در جمله یکی از نقش های نهاد ، مفعول ، مسند ، متمم و... را می پذیرد .
2- گروه فعلی
هسته ی گروه فعلی ، بن فعل است
مثل : گفته است
3- گروه قیدی
هسته ی گروه قیدی ، قید یا اسم است .
مثل : ناگهان ، ساعت پنج صبح
نکته : در جمله ، وجود گروه قیدی اختیاری است و از اجزای اصلی جمله به شمار نمی آید و می توان آن را از جمله حذف کرد .
نکته
: روش شناخت هسته در گروه اسمی : اوّلین کلمه ای که کسره داشته باشد هسته
است . اما اگر در یک گروه هیچ کلمه ای کسره نداشته باشد ، آخرین کلمه ،
هسته است . مثل :
آن دو دانش آموز باهوش
آن چند فروند هواپیما
جمله :
سخنی
است که بتوان آن را به دو قسمت نهاد و گزاره تقسیم کرد . هر جمله از یک یا
چند گروه ( اسمی ، فعلی ، قیدی ) ساخته می شود که از میان آن ها گروه
قیدی را می توان از جمله حذف کرد .
مثل :
علی درس زبان را بسیار خوب خوانده بود
نهاد مفعول قید فعل
جمله مستقل :
بزرگ ترین واحد زبان است که از واحدهای کوچک تر ساخته شده است و خود جزیی از واحد بزرگ تر نیست .
جمله ی مستقل بر دو نوع است :
الف )ساده که دارای یک فعل است. مثل:
اخترشناسان در شاخه های تخصصی کارهای متفاوتی می کنند .
ب ) مرکّب که بیش از یک فعل دارد . مثل: اختر شناسی علمی است که به مطالعه ی اجرام آسمانی می پردازد .
نکته1 : جملات مستقل مرکّب با یک حرف پیوند وابسته ساز ( که ، تا ، اگر ، چون ، زیرا و ..... ) همراه هستند .
نکته
2 : گاه بعضی از جملات با حرف پیوند هم پایه ساز ( و ، امّا ، ولی ، یا )
به هم می پیوندند و جمله های مستقلّ ساده می سازند . مثل : به سینما رفتم و
فیلم را تماشا کردم و برای دیگران تعریف کردم .( سه جمله مستقل ساده )
نکته 3 : گاهی حرف پیوند وابسته ساز می تواند از جمله ی مرکّب ، حذف شود : مثل :
آمدم تو را ببینم = آمدم تا تو را ببینم
می دانستم مسابقه مساوی می شود = می دانستم که مسابقه مساوی می شود .